نموذج امتحان لغة فارسية للفرقة الثالثة تاريخ

السؤال الأول :-
مردى از اهل يمن در راه بحجاج برخورد. حجاج از حال برادر كوچك خود كه بحكومت يمن فرستاده بود پرسيد. آن مرد گفت كه بغايت فربه وتر وتازه است . حجاج گفت : ازصورتش نمى پرسم بلكه از سيرتش تفحص ميكنم ، بايست كه عدل وانصاف او را بيان كنى. جواب داد: سخت دل ، بيرحم ، ظالم ، فاسق ، سفاكى است . حجاج گفت: چرا اهل يمن شكايت او را پيش بزرگتر از او نبردند تا ظلم ويرا از سر آنها رفع كند. گفت: آنكس كه از او بزرگتر است صد بار از او ظالمتر است. حجاج گفت: مرا ميشناسى ؟ گفت : آرى . تو حجاج بن يوسفى . حجاج گفت: از من نترسيدى كه اينهمه سخن پيش روى من گفتى ؟ گفت هر كه از خدا بترسد از غير او نترسد. حجاج دو هزار درهم بوى انعام داد .
(1) ترجمى النص السابق إلى اللغة العربية.
(2) حللى ما تحته خط .
(3) استخرجى من النص السابق مفعول به .

السؤال الثانى :-
خليفه را دختر عمى بود كه دل او بدو آويخته بود . روزى هر دو بر كنار چاهى نشسته بودند . انگشترين خليفه در چاه افتاد . آن دختر انگشترين خويش بيرون كرد . ودر چاه انداخت . خليفه دختر را پرسيد كه چنين چرا كردى ؟ گفت : كه فراق را آزموده بودم , چون ميان وصل وانس بودم ، نخواستم كه انگشترين تو در وحشت جدايى بود . انگشترين خود را مونس او كردم .
( ا ) ترجمى النص السابق إلى اللغة العربية.
(ب) حللى الكلمات التى تحتها خط.
( ج) استخرجى من القطعة أداه استفهام ثم أذكرى باقى ما تعرفينه من ادوات استفهام .

السؤال الثالث :-
( ا ) أكتبى الأرقام الآتية باللغة الفارسية :-
60 - 125- 200- 2009 .
(ب) ترجمى الأرقام الآتية إلى اللغة العربية:-
صد وپنجاه وچهار– نهصد وسى ودو – هزار هفتصد هشتاد ونه - بيست وپنجم.